loading...
شیــــدای تنهــــا
علی اصغر غلامی بازدید : 19 جمعه 19 مهر 1392 نظرات (0)


دل من ز تابناکی به شراب ناب ماند                        نکند ســیاهکاری ،که به آفـــتاب ماند

 

 

 

نه ز پای می نشیند نه قــرار می پذیرد                    دل آتشــین من بین،که به موج آب ماند

شعر:رهی معیری

سنتور:استاد صابر پوشیان

آواز: علی اصغر غلامی

ضبط:استودیو امیــــر

...........................................................

برای دانلود (دریافت)،به ادامه مطلب بروید

علی اصغر غلامی بازدید : 27 جمعه 15 شهریور 1392 نظرات (1)

گرچه مجنونم و صحرای جنون جای من است
لیک دیوانه‌تر از من دل شیدای من است
آخر از راه دل و دیده سر آرد بیرون
نیش آن خار که از دست تو در پای من است
رخت بر بست ز دل شادی و هنگام وداع
با غمت گفت که یا جای تو یا جای من است
جامه‌ای را که به خون رنگ نمودم امروز
بر جفا کاری تو شاهد فردای من است
چیزهایی که نبایست ببیند بس دید
به خدا قاتل من دیده ی بینای من است
سر تسلیم به چرخ آن که نیاورد فرود
با همه جور و ستم همت والای من است
دل تماشایی تو دیده تماشایی دل
من به فکر دل و خلقی به تماشای من است
آن که در راه طلب خسته نگردد هرگز
پای پر آبله ی بادیه پیمای من است

********************

شناسنامه کــــار:

نام اثر:مجنون بادیه پیما

با صدای : علی اصغر غلامی

شاعر:فرخی یزدی

آهنگساز و سرپرست : صمدی فر

سنتور : استاد صابر پوشیان

نی : فاضل

تنبک : یاسر پوشیان

بم تار : مهدی عمادی

....................................................

برای دانلود،به ادامه مطلب بروید.

علی اصغر غلامی بازدید : 14 جمعه 15 شهریور 1392 نظرات (0)


خواجه شمس‌الدین محمد بن بهاءالدّین حافظ شیرازی (حدود ۷۲۷ – ۷۹۲ هجری قمری برابر با: ۷۰۶ - ۷۶۹ هجری شمسی)، شاعر بزرگ سده هشتم ایران (برابر قرن چهاردهم میلادی) و یکی از سخنوران نامی جهان است. بیش‌تر شعرهای او غزل هستند که به غزلیات حافظ شهرت دارند.او از مهمترین تاثیرگذاران بر شاعران پس از خود شناخته می‌شود.در قرون هجدهم و نوزدهم اشعار او به زبان‌های اروپایی ترجمه شد و نام او بگونه‌ای به محافل ادبی جهان غرب نیز راه یافت.هرساله  تاریخ ۲۰ مهرماه را روز بزرگداشت حافظ نامیده‌اند.

زندگی‌نامه

اطلاعات چندانی از خانواده و اجداد خواجه حافظ در دست نیست و ظاهراً پدرش بهاء الدین نام داشته و مادرش نیز اهل کازرون بوده‌است. در اشعار او که می‌تواند یگانه منبع موثّق زندگی او باشد اشارات اندکی از زندگی شخصی و خصوصی او یافت می‌شود. او در خانواده‌ای از نظر مالی در حد متوسط جامعه زمان خویش متولد شده‌است.(با این حساب که کسب علم و دانش در آن زمان اصولاً مربوط به خانواده‌های مرفه و بعضاً متوسط جامعه بوده‌است.) در نوجوانی قرآن را با چهارده روایت آن از بر کرده و از همین رو به حافظ ملقب گشته‌است.

آرامگاه حافظ

در دوران امارت شاه شیخ ابواسحاق (متوفی ۷۵۸ ه‍. ق) به دربار راه پیدا کرده و احتمالاً شغل دیوانی پیشه کرده‌است. (در قطعه ای با مطلع «خسروا، دادگرا، شیردلا، بحرکفا / ای جلال تو به انواع هنر ارزانی» شاه جلال الدین مسعود برادر بزرگ شاه ابواسحاق را خطاب قرار داده و در همان قطعه به صورت ضمنی قید می‌کند که سه سال در دربار مشغول است. شاه مسعود تنها کمتر از یکسال و در سنه ۷۴۳ حاکم شیراز بوده‌است و از این رو می‌توان دریافت که حافظ از اوان جوانی در دربار شاغل بوده‌است). علاوه بر شاه ابواسحاق در دربار شاهان آل مظفر شامل شاه شیخ مبارزالدین، شاه شجاع، شاه منصور و شاه یحیی نیز راه داشته‌است. شاعری پیشه اصلی او نبوده و امرار معاش او از طریق شغلی دیگر (احتمالاً دیوانی) تأمین می‌شده‌است. در این خصوص نیز اشارات متعددی در دیوان او وجود دارد که بیان کننده اتکای او به شغلی جدای از شاعری است، از جمله در تعدادی از این اشارات به درخواست وظیفه (حقوق و مستمری) اشاره دارد.در بارهٔ سال دقیق تولد او بین مورخین و حافظ‌شناسان اختلاف نظر وجود دارد. دکتر ذبیح الله صفا ولادت او را در ۷۲۷ ه‍. ق و دکتر قاسم غنی آن را در ۷۱۷ می‌دانند. برخی دیگر از محققین همانند علامه دهخدا بر اساس قطعهای از حافظ ولادت او را قبل از این سال‌ها و حدود ۷۱۰ ه‍. ق تخمین می‌زنند. آنچه مسلم است ولادت او در اوایل قرن هشتم هجری و بعد از ۷۱۰ واقع شده و به گمان غالب بین ۷۲۰ تا ۷۲۹ ه‍. ق روی داده‌است.

روایت است هنگامی که قصد دفن حافظ را داشتند، عده‌ای از متعصبان با استناد به اشعار حافظ دربارهٔ میگساری با دفن وی به شیوهٔ مسلمانان مخالف بودند و در مقابل عدهٔ دیگر وی را فردی مسلمان و معتقد می‌دانستند. قرار شد که از دیوان حافظ فالی بگیرند که این بیت آمد:

قدم دریــغ مــــــدار از جنــازهٔ حــــــــافظ         که گرچه غرق گناه است، می‌رود به بهشت
برای دریافت تصاویری از فال حافـــــظ ، به ادامه مطلب بروید

 

علی اصغر غلامی بازدید : 18 پنجشنبه 14 شهریور 1392 نظرات (0)

دستگاه در موسیقی ایرانی، عبارت است از یک توالی از

پرده‌های مختلف موسیقی ایرانی که انتخاب آن توالی حس و

شور خاصی را به شنونده انتقال می‌دهد.

 

 

 

 

 

موسیقی سنتی ایران از دستگاه‌ها، ملحقات (متعلقات) و

گوشه‌های موسیقی تشکیل شده است. دستگاه از دو واژهٔ

«دست» و «گاه» تشکیل شده و مانند واژهٔ پهلوی «دستان»

در موسیقی دوران ساسانی، به نوعی موسیقی که با دست

اجرا می‌شود، اشاره می‌کند.[۱]

 

دستگاه را می‌توان به «راژمان» (سیستم، نظام) تعبیر کرد.

نظام دستگاهی موسیقی ایرانی شبیه به سیستماتلیون[۲]

یونانی (به معنای سیستم کامل) است. موسیقی قدیم یونان

از دستگاه‌های دورین، فریژین، لیدین و ملحقات آنها مانند

هیپودورین و هیپوفریژین تشکیل می‌شد.[۱]

 

یک دستگاه موسیقی از نظر قالب، قطعه‌ای کامل است و

مانند سونات و سمفونی دارای قواعد و قسمتهای مختلفی

است که با ساز و آواز اجرا می‌شود. در موسیقی غربی،

معمولآ قطعاتی که به وسیله ساز یا ارکستر نواخته می‌شود

با موسیقی آوازی فرق دارد. اما در دستگاه موسیقی ایرانی،

آواز قسمت اصلی و مرکزی موسیقی است و قسمتهای پیشین آواز (پیش درآمد و چهار مضراب) و قسمتهای بعدی

آواز(تصنیف و رِنگ) در حقیقت به طور مقدمه یا خاتمه

موسیقی، به آن بستگی دارد.[۳]

 

هر دستگاه از تعداد بسیاری گوشه موسیقی تشکیل

شده‌است. معمولاً اجرا از درآمد دستگاه آغاز شده، به چهار مضراب و گوشه اوج یا مخالف دستگاه می‌رسد و سپس با

فرود به گوشه‌های پایانی و ارایه تصنیف و سپس رِنگ به پایان

می‌رسد.[۱]

موسیقی سنتی ایران شامل هفت دستگاه است و پنج یا

شش آواز از متعلقات آنها به شمار می‌روند:[۱]

 

 

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 8
  • کل نظرات : 7
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 15
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 3
  • بازدید ماه : 6
  • بازدید سال : 20
  • بازدید کلی : 648
  • کدهای اختصاصی

    حدیث روز

    ......................

    خوش آمدید

    شیــــدای تنهــــا

    فرهنگی ادبــی

    لحظات نابی را برای تک تک شما دوستان عزیزم،آرزومندم

    طراح قالب:❤❀کــــــافه تنهـــــــایی✿❤